سفارش تبلیغ
صبا ویژن

داستانی مستند از یک خرافات

خوبی همنشینی با افراد خرافات زده این است که شما با افق های جدیدی روبرو می شوید که قبلا حتی فقط یا اسمش را شنیده بودید و یا درباره اش خوانده بودید و تجربه ی مستند و عملی اون رو اصلا که نه در کل فراموش کرده بودید چون یک..اعتقادی به خرافات نداشتید و دو اصل ماجرا و ریشه ی آن را می دانستید.اینکه عده ای بنشینن و فکر کنن که فکر کرده اند می توانند پول خرج و برج و هزینه های مازاد بر اصل و بریز و به پاش و بگیرو بیا تا ته خط را از کلمه ای به نام کلاهبرداری جور کنند و عده ای هم تشنه منتظر فکر کردن این افراد بمانند تا آنها یک شبه بشوند رمال و فالگیر و دعانویس از آن مسائلی است که تنورش شاید بشود گفت سالهای طولانی که من و شما بله همه ی مایی که الان می توانیم بنویسیم و شمایی که می توانید بخوانید و شمایی که به جمعیت اموات کشور پیوند خورده اید بوده و بوده و حالا حالا هم خواهد بود تا لطفا گوسفند نباشید یا لطفا اصل را بچسبید و فرعی را زیاد نروید داخل که ممکن است بن بست باشد و یا دلخوشک باشد را زیاد با خود حمل نفرمایید می ماند و می ماند و می ماند و خواهد ماند را به نسل بعد خود هدیه خواهید داد.

 

 

 

داستان یک خرافات را جدی بگیرید و شاخک هایتان را اگر دارید و بشقاب هایتان را اگر تنظیم کرده اید بلند بلند برای هم بخوانید تا در سرتان برود که ممکن است روزی شما هم گذرتان به این کوچه بیفتد و بن بست را تجربه کرده و یا شاهد تجربه ی آن باشید پس لطفا به گیرنده هایتان دست نزنید که قطار داستان روی ریل به مقصد شما را خواهد برد و اگر هم وسط راه پیاده شوید مشکلات تجربه ی نیمه موفق را بدوش خواهید کشید و نیمی از راه خیابان یا بزرگراه دوگوله ی محترم را به سمت رسالت خواهید پیمود.اصل ماجرا بیشتر به دست زن هاست که البته واگیر این بیماری مهلک و کشنده به مردان محترمه هم رسیده و هم اکنون نسخه ی جدید و ورژن بالاتر آن نسیب کودکان گل و بلبل شما خواهد شد..که با بهترین کیفیت و بدون حد و مرز آنها را با اسباب های جدید به این دنیا معرفی خواهد نمود.

 

 

 

اینکه نسخه ی زیر خاکی آن را بعضی از اجدادتان و اجدادمان و اجدادها تجربه کرده اند را خود می دانید و همزاد پنداری و کلمه ی همزاد که مترادف با آن است را هزاران بار شنیده اید یا نشنیده اید.اینکه قیچی را به هم نزنید ممکن است برای دفتر بریدن لازم شود یا کاغذ را دفتر کنیم را هم شنیده اید یا حداقل زیر خاکی اون یعنی نزن به هم میزنه رو بهتر و با کیفیت اصل دریافت کرده اید.

 

 

 

یا پشت سرش آب بریز یا نریز که این هم بستگی به چاکراهای محترم تا خط قلب را داراست مربوط می شود بله بریزی یا نریزی مسئله اینست که خود بهتر می دانید و بقیه ی آن را به هوش شما واگذار می گردانیم .این که نگاه نکن به گربه برای پوستت بده و روی بچت تاثیر می زاره رو بگیر تا نحسی اون و بد بودن آن تا اذیتو سیخ کشیدنو موشو کندن.

 

 

 

حالا بگیر بیا که 13نحسه و 13 بدیومنه و باید یکجوری رفتو اونو در کرد را بگوییم بهتر است یا طبیعت و روز طبیعت را بیرون باشیم.آخه 13مگه چکار کرده آخه یکی بیاد بگه 13که این همه من تاکید میکنم چه بدیومنی داشته که حالا باید بدرش کرد و یا سپری کرد و یا سمنو گره زد نمیگم بده اصلا جیزه..حالا رسم و رسوم جای خود کاری نداریم وارد مقوله ی خطری اون هم نمی شویم چون جو خرافات گزیدگی بالاست و سم آن مهلک پس به حاشیه می پردازیم و اصل را به هوش خودتان واگذار می کنیم تا از لا به لای خطوط این داستان آن را بیرون بکشید و اصل را از غیر اصل تفکیک کرده و تمیز بدهید.

 

 

 

بله اینکه بعضی چیزها رسم و رسوم است را باید به تاریخ آن و ریشه ی آن واگذار کرد و رفتو دید که چه خبرست اما نحسی آن و 13را چکار بکنیم که اگر تاریخی هم باشد یک جای کار می لنگد و انگلیس بازی در آن حتما دخیل بوده است چون این روباه پیر بد سابقه چنگال هایش را تا آب خوردنتان و خوابیدنتان هم فرو برده و حسابی تحریف و قاطی و پاتی آن را کرده است.

 

 

 

اینکه درگیر بشوید خیلی مهم است برای آن روباه چون اثرات آن را خیلی عمیق سالها بعد در خواهید یافت که چگونه نشانشان را تنظیم کرده و وسط سیبل را نشانه رفته اند.رسم خوبست..آئین خوبست.تاریخ اینها خوبست و زنده نگه داشتن خیلی چیزها خوبست اما وقتی کلمه ی خرافات قاطی این مسئله میشود میتواند ریشه را بسوزاند و آثار مخرب آن دامن گیرتان بشود.اگر دیده باشید وقتی در روز 13فروردین یا همان روز طبیعت بر حسب مکانیزم بشر و اصول عقلی و احساسی و هزاران علت شخصیت شناسی و جنبه و حوصله و اعصاب و روان و گردش خون و مسائل روزمره دونفر به صورت یکی از این دلایل دچار درگیری در وسط خیابان می شوند عده ای می گویند ای وای باز نحسی 13 اینارو گرفت و در روز بعد همین دعوا میشود اعصاب مردم خرابه..گرانی..و یا رو دیوانه ست.در حالی که روز قبل مسئله چیز دیگری بود.بایداندیشید و فکر کرد که ریشه ی این همه خرافات کجاست و چه کسانی از این مسئله سود می برند و چه کسانی ضرر آری باید با این داستان همراه شد و اگر توانست آن را برای همه خواند چون دست ما در همین قدر در حنا فرو میرود و بیش از این نمی توان و نمی شود را باید برای آن برگزید حال آنکه گفتن آن از نگفتن آن بهتر است باید بر این زخم قطره ای بود از آن امواج خروشان وسیل عظیم که به کمک عده ای که در پشت پرده نشسته و آن را خیلی خیلی وقت است دید می زنند شد شاید روزی سدی شود مثل سد دوستی.

 

اینکه زنی از شوهر بیچاره اش که هنوز اقساط خانه را نمی تواند به درستی پرداخت کند و در خرج خورد و خوراک خود در جا می زنند و مهمان مامان می شوند را تجربه می کنند پول به میزان ده تا پنجاه هزار تومان برای این قشر و تخفیف آدم های به ظاهر با وجدان آن طرف شامل بند قوانین صنف رمالو شیادو کلاهبردار و به ظاهر دعانویس و به اصل در غیر اصل و الکی فال قهوه ای و فال تاروت و هزار اسم که بگویم اصل ماجرا را و قفه می اندازد منتظر خالی کردن هر چه سریعتر و اورژانسی و درمان به ظاهر جالب آن از شیوه های درمانی که بعدا به آن خواهیم پرداخت می شود ده بیست سی تا سیصد  تا پانصد و حتی در بعضی مواقع نصف زندگی یا همه ی آن که مثال خواهم زد و همه ی این ها مستند و اتفاق افتاده که شما شنیده خوانده و مشاهده تصویری و عملی آن بوده اید را شامل میشود پس با قطار این مقصد عجیب پیش میرویم تا زوایای دیگر آن را بیرون کشیده و برسی کنیم.

 

 

 

 

حالا زن خوشحال و خندان کیفش را بدست می گیرد و از مردی که لپ هایش قرمز شده و موهایش به مرور زمان ریخته خداحافظی می کند و به مقصد نهایی رهسپار می گردد..تا هر چه سریعتر درمان کارش را از آنجا بگیرد و خود را آرام کند.حال دم در خانه ی مردی بزرگ یا زنی بزرگ ایستاده و زنگ را با هیجان خاصی فشار میدهد تا کوک آن طرفی ناکوک شود و شاید هم فرشی و قالی ..یا قالیچه ای یا بسوزد و یا فیلم میلیونر زاغه نشین نصفه بماندو بماندو بماند.حال زن درخواست دیدار با استاد ...پیر...مرشد...و یا خواب گذار اعظم را میکند از منشی که عمدتا صیغه...زن اصلی...بچه...و...است را شامل میشود وقتی به آن داده بشود....پنج دقیقه دیگر ده دقیقه دیگر و یا استاد اعظم به دلیل ورزشهای روحی و تکنیکی و پیکنیکی شما را نمی تواند ببینند یا رفته موکل احضار کنه و فردا بیایید چون کسالت عجیبی ایشان را در برگرفته است.

 

و بالاخره قسمت دیدار با فخر الزمان مخ اندر فر ریز و سوخاری کن جیب الحداکثر زمان ممکن خالی کن عالم نسیب شما شده و اسکناس های بسته بندی شده ی تا خورده یا نخورده ای که خورده ی آن روده ی دراز خواهد شد.مشکلتان چیست دیگر قدیمی شده بگو چه می خواهی کهنه شده و اجاقت کوره مال این کولی ها شده است.حال دیگر فال قهوه و انواع دیگر آن مخصوصا تاروت شده مال آرایشگاه های زنانه و دارد حالت تفریحی و جیب خالی کنی آن فراتر از حد فکر میرود .الان برای حل مشکلت دعا بنویسم که در این اسم مقدس متاسفانه متاسفانه کلماتی مثل 666و اعداد و نشانه هایی وارداتی شاهد و ناظر جیب های خیلی ها شده است را بگذارید به همان اسم مشخصه ی عمومی وارد به اهل بخیه کار یعنی سحر معرفی کنیم.امروزه روز این گروه از صنف یاد شده برای بهتر در آمد دار شدن و داغ شدن کارشان از مسائلی مثل تسخیر جن و ورژن جدید روح گیری بگیر تا سیر کردن صدها نفر از گرسنگان عالم از ما بهترون و پوست تمساح......گذشته از اینها مگر لخت شدن زن دوای درد اوست که تو می خواهی ای کلاهبردار بر بدن او بنویسی یا مگر کاغذ انقراض پیدا کرده است که کلماتی را باید حتما در نقاط حساس و حیاتی او بنگاری و خام بودن یک عده را ابزار تمایلات جنسی و جیبی و شهوانی خود گردانی.حال هر روز باید بنشینی و خام بودن این افراد را بنگری و گرگهایی که کارشان را خوب بلد هستند.

 

 

 

امروز این صنف با استفاده از روانشناسی زنان خام اقدام به بر طرف کردن مشکلات مالی و هزاران کار دیگر خود می کنند .و کار تا جایی پیش می رود که طرف را جو میگرد و یک روز فکر می کند که نعوذب ا...امام زمان شده است و بعد از مدتی هم که همه را سر کیسه کرد و مورد دیده شده خانه و زندگی طرف را از او گرفت ماجرا رو می شود که این خانم یا آقا دچار این فکر شده اند که تا کجا می توانند اسب خود را بتازانند و تا کجا عده ای آنان را قبول میکنند و تا کجا باید نشست و دید که پایشان را فراتر می گذارند.

 

 

 

و تا کجا باید نشست و دید که عده ای از همین مسئله برای خود کیسه می دوزند و به خود اجازه می دهند این افراد خام را در کتاب ها با موضوعات مختلفی زیرو رو کنند و بگویند لطفا گوسفند نباشید و همه هم که نه عده ی زیادی این کتاب را روی هوا بخرند و با افتخار بگویند او به ما گفتع لطفا گوسفند نباشید آیا بهتر نبود میگفت اینقدر ساده نباشید...اینقدر عزیزان خوش قلب گول نخورید حالا باید منتظر باشید تا کتابهایی با نام لطفا خر نباشید لطفا گاو نباشید و هر چی که دلشان می خواهد برای عده ای بنویسند و عده ای بخرند و نام حیوانات و باغ وحش نام کتابهای آینده شود.

 

 

 

 

 

 

حال اینکه همین افراد کلاهبردار با عنوان های جن گیر-آینه بین-و..... نه تنها خود بلکه فرزندان خود را صاحب اموال و اتومبیل می کنند تا منشی های هر روزه آنها برای جلو انداختن وقت آنها زیر میزی معروف را گرفته و با آن آینده ای بهتر را برای خود و فرزندانشان بسازنند با کمترین هزینه و راحت ترین راه.واقعا کارشان شده شجره نامه ای و با تشکیلات خانوادگی و سایر بستگان پا به عرصه ی صنف بزرگ جیب خالی کنی نوین گذاشته اند.لحظه ای بیندیشید که عده ای پشت پرده نشسته اند و از این دعواهایی که بر سر این مسائل بوجود میامد و افشاگری های دروغین این افراد کلاهبردار سود می برند از این خرافات از این آداب غلط از این باورهای پوچ نهایت بهره را میبرند پس لطفا اینقدر خوش قلب نباشید که قلبتان تصمیم بگیرد به جای مغزتان تصمیم بگیرید با آرزوی موفقیت و رفتن به اصل اصل آن یعنی یاور همه ی بی پناهان و یا با اعتقادات درست و بدون درگیری  با حاشیه و سایر مسائل آن مسئله ی خرافات و باجگیری از اعتقادات غلط را دور بریزیم و به اصل آن برسیم یعنی خدا خدا خدا که بقولی کلید اصلی همه ی مشکلات است و بی منت و با دوست داشتن بندگانش آنها را فرا می خواند.

 

 

 

داستانی از یک خرافات-نویسنده-حسام الدین شفیعیان